ابزار وبلاگ

آپلود عکسکد تغییر تصویر پس زمینه

فایلهای اختصاصی برای مربیان

امروز
1 نفر آنلاين
درباره سایت

    به وبلاگ من خوش آمدید
جستجو
عضویت / ورود

    عضو شويد

    نام کاربری
    رمز عبور

    فراموشی رمز عبور؟

    عضویت سریع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری
نویسندگان
خبرنامه
    براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



نظرسنجی
    شما به کدامیک نزدیکتر هستید؟
تبادل لینک هوشمند

    تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان  m88amin و آدرس m88amin.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار و اطلاعات
    بازديد امروز : 74
    ورودي امروز گوگل : 7
    افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا : 0
    اي پي : 18.119.133.96
    مرورگر :
    سيستم عامل :
    امروز :
بک لینک سه ماهه

    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز : 74
    بازدید دیروز : 11
    بازدید هفته : 74
    بازدید ماه : 113
    بازدید کل : 47676
    تعداد مطالب : 22
    تعداد نظرات : 3
    تعداد آنلاین : 1

سایتهای دوستان محترم

تبلیغات

سخنی درباره خدا از زبان مردم اطرافم

خدا خواب است.

جواب من: دوست عزیز من و شما هستیم که در خوابیم، به فرموده امیرالمومنین(ع): مردم خوابند و وقتی می میرند بیدار می شوند.

 

بازدید : 253 | تاریخ : چهار شنبه 20 بهمن 1389 زمان : 10:40 | | نظرات شما []

 

گوشه ای از رساله ی دل و جان ( خواجه عبدالله انصاری )

الهی! عاجز و سرگردانم، نه آنچه دارم دانم، و نه آنچه دانم دارم.

الهی! اگر بر دار کنی رواست، مهجور مکن؛ و اگر به دوزخ فرستی رضاست، از خود دور مکن.

الهی! مکش این چراغ افروخته را، و مسوز این دل سوخته را.

الهی! تا از مهر تو اثر آمد، همه مهرها  سر آمد.

الهی! گفتی کریمم، امید بدان تمام است؛ تا کرم تو در میان است، ناامیدی حرام است.

عشق مردمخوار است، بی عشق مردم خوار است.

عشق نه نام دارد و نه ننگ، نه صلح دارد و نه جنگ.

قصه ی دوستی ( دوستی با خدا ) دانی که چرا دراز است؟ زیرا که دوست بی نیاز است.

اگر یک کس از دوستان او را قبول کردی، برستی، و اگر یک کس از دوستان او تو را قول کرد، به حق پیوستی.

جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت.

ادامه دارد............

بازدید : 245 | تاریخ : دو شنبه 18 بهمن 1389 زمان : 10:56 | | نظرات شما []

 

عمر بر امید فردا می رود                                     

غافلانه سوی غوغا می رود

روزگار خویش را امروز دان

بنگرش تا در چه سودا می رود               سودا = آرزو ، عشق

گه به کیسه، گه به کاسه عمر رفت

هر نفس از کیسه ما می رود

مرگ یک یک می برد وز هیبتش

عاقلان را رنگ و سیما می برد

مرگ در راه ایستاده منتظر

خواجه بر عزم تماشا می رود                      بر عزم = به قصد

مرگ از خاطر به ما نزدیکتر                             خطر = ذهن ، فکر

خاطر غافل کجاها می رود

تن مپرور، زان که قربانی است تن

دل بپرور، دل به بالا می رود

چرب و شیرین کم ده این مردار را                         مردار در این بیت = جسم و تن

زان که تن پرورد رسوا می رود                                تن پرورد = تن پرورده

چرب و شیرین ده ز حکمت روح را

تا قوی گردد که آنجا می رود.                                                   مولوی

دو رباعی زیر از ابوسعید ابوالخیر

ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست

درد تو بجان خسته داریم ای دوست

گفتی که به دلشکستگان نزدیکم

ما نیز دل شکسته داریم ای دوست

+++++++++++++

گر بر در دیر می نشانی ما را

گر در ره کعبه می دوانی ما را

اینها همگی لازمه ی هستی ماست

خوش آنکه ز خویش وا رهانی ما را

بازدید : 260 | تاریخ : پنج شنبه 14 بهمن 1389 زمان : 10:14 | | نظرات شما []

 

پند پیشینیان

پیشینیان با ما در کار این دنیا چه گفتند؟

گفتند:باید سوخت.

گفتند: باید ساخت.

گفتیم: باید سوخت، اما نه با دنیا که دنیا را !                      

گفتیم: باید ساخت، اما نه با دنیا که دنیا را !                                          

قیصر امین پور

فروردین 1370

بازدید : 278 | تاریخ : دو شنبه 11 بهمن 1389 زمان : 10:48 | | نظرات شما []

کتابها مثل آدمها هستند

 

کتابها مثل آدمها هستند

بعضی از کتابها ساده لباس می پوشند و بعضی لباسهای عجیب و غریب و رنگارنگ دارند.

بعضی از کتابها برای ما قصه می گویند تا بخوابیم و بعضی قصه می گویند تا بیدار شویم.

بعضی از کتابها تنبل هستند. بعضی از کتابها زیاد می خوابند و همیشه خمیازه می کشند.

بعضی از کتابها شاگرد اول می شوند و جایزه می گیرند. بعضی مردود می شوند و بعضی تجدید.

بعضی از کتابها تقلب می کنند . بعضی از کتابها دزدی می کنند.

بعضی از کتابها به پدر و مادر خود احترام می گزارند و بعضی حتی نامی هم از پدر و مادر خود نمی برند.

بعضی از کتابها هر چه دارند از دیگران گرفته اند و بعضی از کتابها هر چه دارند به دیگران می بخشند.

بعضی از کتابها فقیرند و بعضی گدایی می کنند.

بعضی از کتابها پر حرف هستند ولی حرفی برای گفتن ندارند و بعضی ساکت و آرامند و یک عالم حرف گفتنی در دل دارند.

بعضی از کتابها بیمارند، بعضی از کتابها تب دارند و هذیان می گویند.

بعضی از کتابها را باید به بیمارستان برد تا معالجه شوند و بعضی را باید به تیمارستان برد.

بعضی از کتابها کودکانه و لوس حرف می زنند و بعضی از کتابها فقط غر می زنند و نصیحت می کنند.

بعضی از کتابها دوقلو یا چندقلو هستند. بعضی از کتابها بعد از تولد می میرند و بعضی تا ابد زنده هستند.

بعضی از کتابها سیاه پوستند، بعضی سفید پوست و بعضی زردپوست یا سرخ پوست.

بعضی از کتابها به رنگ پوست و پوستین خود افتخار می کنند و رنگ دیگران را مسخره می کنند...

  منبع: بی بال پریدن اثر قیصر امین پور

 

 بخش لطیفه

 

لطیفه

اولی: من وقتی که چای می خورم خوابم نمی برد.

دومی: من بر عکس تو هستم، وقتی که خوابم می برد چای نمی خورم.

 

 

بخش مذهبی

 

 

حدیث

امام علی (ع) در صفت دنیا می فرماید: می فریبد و زیان می رساند و می گذرد.

اشاره

 جهانگردی آمریکایی به قاهره رفت تا روحانی معروف لهستانی، حافظ اعیم را ببیند. جهانگرد با کمال تعجب دید که روحانی، در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن، فقط میز و نیمکتی در اتاق دیده می شد.

جهانگرد پرسید: (( لوازم منزلتان کجاست؟))

حافظ گفت: (( مال تو کجاست؟))

جهانگرد پاسخ داد: (( لوازم من؟ اما من اینجا فقط مسافرم.))

حافظ گفت: (( من هم همین طور.)).

نقل از کتاب پائولو کولیو به ترجمه آرش حجازی.

حدیث

امام علی (ع):

نسبت به مردم، زیاد خرده نگیرید و منزلت خود را با کناره گیری از کارهای پست بالا ببرید.

دلیل برتری پیامبران بر سایر مردم از سخن پیامبر اکرم (ص) از این جهت است که با دشمنان دین مدارا می کنند و برای حفظ برادران خویش در ره رضای خدا به خوبی و شایستگی تقیه می کنند.

حدیث قدسی

در نهان و شادمانی بیاد من باش، تا در غفلت ها، بیادت باشم.

حدیث

امام علی (ع): جاهل را به دو حالت می بینی افراط یا تفریط.

اشاره

اگر می خواهی خودت و اطرافیانت را بشناسی میتوانی از حدیث ذکر شده بفهمی که جاهلان اطرافت چه کسانی هستند.

 

 

منتظر نظرات شما هستم. آدرس ایمیل برای ارتباط با نویسنده

www.m88amin@gmail.com                                                         

 

 

 لطیفه

معلم: بگو ببینم آدمخوار چه موجودی است؟

دانش آموز: نمی دانم آقا.

معلم: ببین فرض می کنیم تو پدر و مادر خودت را بخوری، آن وقت به تو چه می گویند؟

دانش آموز: یتیم آقا.

   

بازدید : 234 | تاریخ : دو شنبه 11 بهمن 1389 زمان : 10:47 | | نظرات شما []